پزشک سایت

پزشک سایت

سه شنبه, آذر ۱۳, ۱۴۰۳

پزشک سایت - راهنمای شما در مسیر سلامت و بهبود، با اطلاعات جامع پزشکی و مقاله های تخصصی

در تماس باشید

JAMA

میزان بروز آسیب مغزی تروماتیک در یک گروه طولی از سالمندان

میزان بروز آسیب مغزی تروماتیک در یک گروه طولی از سالمندان


تحقیق اصلی | نورولوژی

منبع این مقاله : JAMA

May 31, 2024

Incidence of Traumatic Brain Injury in a Longitudinal Cohort of Older Adults

JAMA Netw Open. ۲۰۲۴;۷(۵):e2414223. doi:10.1001/jamanetworkopen.2024.14223
Erica Kornblith, PhD1,2; L. Grisell Diaz-Ramirez, MS1,3; Kristine Yaffe, MD1,2,4,5,6; et al

اریکا کورنبلث، دکترای روانشناسی؛ ال. گریسل دیاز-رامیرز، کارشناسی ارشد؛ کریستین یافه، دکترای پزشکی؛ دبلیو. جان باسکاردین، دکترای تخصصی؛ راکل سی. گاردنر، دکترای پزشکی

چکیده

اهمیت: آسیب مغزی تروماتیک (TBI) در سنین بالاتر با بیشترین میزان بروز اتفاق می‌افتد و خطر ناتوانی شناختی و زوال عقل را افزایش می‌دهد.

اهداف: به‌روزرسانی داده‌های نظارت بر TBI برای شناسایی محیط‌های غیر بیمارستانی و بررسی نحوه ارتباط عوامل اجتماعی سلامت (SDOH) با میزان بروز TBI در سالمندان.

طرح، محل، و شرکت‌کنندگان: این مطالعه طولی ملی از آگوست ۲۰۰۰ تا دسامبر ۲۰۱۸ با استفاده از داده‌های مطالعه سلامت و بازنشستگی (HRS) و تاریخ‌های مطالبات مرتبط با Medicare انجام شد. تجزیه و تحلیل‌ها از ۹ آگوست تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ تکمیل شد. شرکت‌کنندگان ۶۵ ساله یا بالاتر بودند و داده‌های HRS آن‌ها به Medicare پیوند داده شده بود و قبل از ثبت‌نام در HRS دچار TBI نشده بودند. در زمان ثبت‌نام در جامعه زندگی می‌کردند اما اگر بعداً به موسسه‌ای منتقل شدند، همچنان در HRS باقی ماندند.

متغیرهای مورد بررسی: اطلاعات جمعیتی، شناختی، پزشکی، و SDOH از HRS در زمان ثبت‌نام.

نتایج اصلی و معیارها: TBI حادثه‌ای با استفاده از کدهای تشخیص بیمارستانی و غیر بیمارستانی بر اساس نسخه نهم یا دهم دسته‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD) تعریف شد که همان روز یا یک روز قبل یا بعد از مراجعه به بخش اورژانس (ED) و انجام سی تی اسکن (CT) یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) دریافت شده بود. آماری توصیفی و ارتباطات دو متغیره TBI با ویژگی‌های جمعیتی و SDOH با استفاده از وزن نمونه‌ها استفاده شد. مدل‌های رگرسیون Fine-Gray برای تخمین ارتباطات بین متغیرها و TBI، با در نظر گرفتن مرگ به عنوان یک ریسک رقابتی، استفاده شد.

نتایج: در میان ۹۲۳۹ شرکت‌کننده واجد شرایط، ۵۲۵۸ (۵۷.۷%) زن و ۱۲۱۰ (۹.۱%) سیاه‌پوست، ۵۷۴ (۴.۷%) اسپانیایی‌تبار، و ۷۲۹۷ (۸۴.۴%) سفیدپوست بودند. میانگین (انحراف معیار) سن در زمان ثبت‌نام ۷۵.۲ (۸.۰) سال بود. در طی ۱۸ سال پیگیری، ۷۹۷ (۸.۹%) از شرکت‌کنندگان تشخیص TBI با مراجعه به ED و کد CT دریافت کردند، ۹۶۴ (۱۰.۲%) تشخیص TBI با مراجعه به ED دریافت کردند، و ۱۱۴۸ (۱۲.۹%) کد TBI با یا بدون مراجعه به ED و کد CT دریافت کردند. شرکت‌کنندگانی که TBI دریافت کردند به احتمال بیشتری زن (تفاوت مطلق، ۷.۰ [۹۵% CI، ۳.۳-۱۰.۸]; P < .001) و سفیدپوست (تفاوت مطلق، ۵.۱ [۹۵% CI، ۲.۸-۷.۴]; P < .001)، دارای شناخت طبیعی (در مقابل ناتوانی شناختی یا زوال عقل؛ تفاوت مطلق، ۶.۱ [۹۵% CI، ۲.۸-۹.۳]; P = .001)، تحصیلات بالاتر (تفاوت مطلق، ۳.۸ [۹۵% CI، ۰.۹-۶.۷]; P < .001)، و ثروت (تفاوت مطلق، ۶.۵ [۹۵% CI، ۲.۳-۱۰.۷]; P = .01) بودند و در زمان ثبت‌نام بیماری ریوی (تفاوت مطلق، ۵.۱ [۹۵% CI، ۳.۰-۷.۲]; P < .001) یا ناتوانی عملکردی (تفاوت مطلق، ۳.۳ [۹۵% CI، ۰.۴-۶.۱]; P = .03) نداشتند. در مدل‌های چندمتغیره تنظیم‌شده، تحصیلات کمتر (نسبت ریسک زیرگروه [SHR], 0.73 [95% CI, 0.57-0.94]; P = .01)، نژاد سیاه (SHR, 0.61 [95% CI, 0.46-0.80]; P < .001)، رتبه ملی شاخص فقر منطقه‌ای (SHR 1.00 [95% CI 0.99-1.00]; P = .009)، و جنسیت مرد (SHR, 0.73 [95% CI, 0.56-0.94]; P = .02) با عضویت در گروه بدون TBI مرتبط بودند. تجزیه و تحلیل حساسیت با استفاده از تعریف گسترده‌تر TBI نتایج مشابهی نشان داد.

نتیجه‌گیری و اهمیت: در این مطالعه طولی از سالمندان، تقریباً ۱۳% در طی دوره مطالعه ۱۸ ساله دچار TBI شدند. برای سالمندان که به دنبال مراقبت برای TBI هستند، نژاد و قومیت، جنسیت، و عوامل SDOH ممکن است با بروز TBI، جستجوی مراقبت‌های پزشکی برای TBI در سالمندی، یا هر دو مرتبط باشند.

مقدمه

آسیب مغزی تروماتیک (TBI) در ایالات متحده شایع است و در سالمندان با بیشترین نرخ بروز اتفاق می‌افتد. این مسئله با چندین نتیجه منفی شناختی و عملکردی و هزینه‌های عظیم بهداشتی مرتبط است. عوامل آسیب‌پذیری نسبت به TBI ممکن است بر اساس عوامل جمعیتی و وجود ناتوانی شناختی یا زوال عقل متفاوت باشد، اما میزان بروز TBI در سالمندان و زیرگروه‌های آن‌ها به خوبی مشخص نشده است. جدیدترین اعداد جامع از سال ۲۰۱۴ از مطالعه‌ای است که فقط کدهای بیمارستانی را شامل می‌شود و در نتیجه سالمندانی که در محیط‌های غیر بیمارستانی (مانند مراقبت‌های اولیه، مراقبت‌های فوری) درمان می‌شوند را ثبت نمی‌کند.

عوامل اجتماعی سلامت (SDOH) به شرایطی اطلاق می‌شود که افراد در زندگی روزمره خود وجود دارند، که تحت تأثیر توزیع منابع و وجود موانع در سطح جهانی و محلی شکل می‌گیرد. این عوامل اجتماعی، جمعیتی و زمینه‌ای ممکن است شامل تحصیلات و اشتغال، وضعیت اقتصادی-اجتماعی، منطقه و متغیرهای جامعه یا محله باشد. به دلیل اینکه آن‌ها منعکس‌کننده نتایج روزمره تاریخچه‌های سیستماتیک ظلم هستند، SDOH با نژاد و قومیت به شدت همبستگی دارد و ممکن است باعث تفاوت‌های سلامت بر اساس نژاد و قومیت شود. عوامل اجتماعی سلامت بر ریسک چندین بیماری پزشکی تأثیر می‌گذارند و تصور می‌شود که تفاوت‌های موجود در شرایطی مانند دیابت و بیماری‌های قلبی-عروقی را تبیین می‌کنند که با افزایش ریسک TBI و همچنین پیری سریع و زوال عقل مرتبط هستند. با این حال، تأثیر SDOH بر ریسک TBI ناشناخته است. عوامل اجتماعی سلامت نیز بر نحوه تعامل افراد با سیستم پزشکی و اینکه آیا و چگونه به دنبال مراقبت برای یک آسیب یا بیماری خاص هستند، تأثیر می‌گذارند.

با دسترسی به داده‌های مطالبات Medicare پیوند شده برای به دست آوردن تشخیص‌های TBI حادثه‌ای، توانستیم از اطلاعات دقیق شناختی، جمعیتی و SDOH موجود در مطالعه نماینده ملی HRS استفاده کنیم تا ارتباط وضعیت شناختی، جمعیت‌شناختی و SDOH با بروز TBI در یک گروه متنوع از سالمندان را بررسی کنیم. ما همچنین توانستیم درک خود را از اپیدمیولوژی TBI در سالمندان با استفاده از داده‌های تا سال ۲۰۱۸ (در مقایسه با جدیدترین داده‌های جامع تا سال ۲۰۱۴) بهبود بخشیم. علاوه بر این، کدهای دریافت شده در محیط‌های غیر بیمارستانی (مانند مراقبت‌های اولیه، مراقبت‌های فوری و مراقبت‌های تخصصی) را شامل کردیم و در نتیجه به درک دقیق‌تری از ریسک TBI در سالمندان دست یافتیم. اگرچه استفاده از کدهای تشخیصی محدودیت‌هایی دارد، اما این کار فرصتی برای بررسی مقیاس TBI به عنوان یک مسئله پزشکی برای سالمندان و همچنین مستندسازی احتمالی تعصبات در دسترسی به مراقبت یا مستندسازی تشخیص‌های TBI فراهم می‌کند.

هدف ما بررسی ارتباط جمعیت‌شناختی و SDOH با بروز TBI برای اطلاع‌رسانی به مداخله‌های هدفمند (

مانند پیشگیری اولیه از TBI) برای گروه‌های در معرض خطر بیشتر و همچنین شناسایی و کاهش عوامل ساختاری و زمینه‌ای مرتبط برای کاهش ریسک TBI برای سالمندان بود.

روش‌ها

این مطالعه گروهی از راهنمای گزارش‌دهی مطالعات مشاهده‌ای در اپیدمیولوژی (STROBE) پیروی می‌کند. تمامی روش‌های مطالعه توسط هیئت‌های بررسی نهادی و دانشگاه کالیفرنیا، سان‌فرانسیسکو و مرکز پزشکی ویرجانی‌های سان‌فرانسیسکو تایید شد. نیاز به کسب رضایت آگاهانه توسط این نهادها به دلیل استفاده از داده‌های آرشیوی بدون هویت حذف شد.

شرکت‌کنندگان

از ۳۴,۴۰۹ پاسخ‌دهنده واجد شرایط سنی جامعه در HRS با مصاحبه اصلی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸، ما یک گروه نماینده ملی از ۹,۲۳۹ سالمند جامعه‌ای که در امواج نظرسنجی HRS از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ ثبت‌نام کرده بودند و داده‌های Medicare پیوند شده از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ داشتند (جدیدترین سال موجود از ۱ دسامبر ۲۰۲۳) ایجاد کردیم. پاسخ‌دهندگان در زمان ثبت‌نام در جامعه زندگی می‌کردند اما اگر بعداً به موسسه‌ای منتقل شدند، همچنان در HRS باقی ماندند. تاریخ پایه تاریخ اولین مصاحبه اصلی HRS واجد شرایط سنی در جامعه در سال ۲۰۰۰ یا بعد از آن بود. HRS توسط موسسه ملی پیری حمایت می‌شود و توسط دانشگاه میشیگان انجام می‌شود.

نتیجه

ما TBI حادثه‌ای را در مطالبات Medicare بیمارستانی و غیر بیمارستانی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ شناسایی کردیم. برای تعیین وضعیت TBI، از یک لیست جامع و به‌روزرسانی شده از کدهای تشخیص ICD-9 و ICD-10 که توسط مرکز دفاع و نظارت بر آسیب‌های مغزی و شعبه نظارت بر سلامت نیروهای مسلح برای نظارت بر TBI توسعه یافته بود (معیارهای ۲۰۱۶) استفاده کردیم تا TBI حادثه‌ای را در داده‌های Medicare شناسایی کنیم، که در همان روز یا یک روز قبل یا بعد از کد مراجعه به ED و یک کد سی تی اسکن (CT) یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) دریافت شده بود و بعد از مصاحبه پایه HRS رخ داده بود. برای انجام تجزیه و تحلیل حساسیت، ما همچنین گروهی از سالمندان را که کد TBI دریافت کرده بودند اما مراجعه به ED یا اسکن CT یا MRI نداشتند برای ثبت افرادی که تشخیص‌ها را در محیط‌های غیر بیمارستانی دریافت می‌کردند، مشتق کردیم. زمان تا اولین رویداد به عنوان تفاوت زمانی بین تاریخ پایه و “تاریخ پذیرش مطالبه” (پرونده بیمارستانی) یا “تاریخ از مطالبه” (پرونده غیر بیمارستانی) از اولین مطالبه با کد تشخیص TBI محاسبه شد.

عوامل مورد بررسی

ما دو عامل را بررسی کردیم. اولین عامل وضعیت شناختی بود که با استفاده از احتمال زوال عقل Langa-Weir، یک مدل پیش‌بینی‌کننده، که به‌طور مکرر در تحقیقات زوال عقل استفاده می‌شود و به‌خوبی تأیید شده است، هر شرکت‌کننده HRS را به عنوان مبتلا به بیماری آلزایمر یا زوال عقل مرتبط، ناتوانی شناختی بدون زوال عقل، یا شناخت طبیعی طبقه‌بندی می‌کند. دومین عامل متغیرهای جمعیتی و SDOH بود. HRS شامل داده‌های خودگزارشی درباره جمعیت‌شناختی (نژاد و قومیت و جنسیت)، اطلاعات دقیق در مورد سطح تحصیلات، اشتغال و وضعیت اقتصادی-اجتماعی فردی و سطح محله و همچنین داده‌های مربوط به روستایی بودن بود. دسته‌بندی‌های نژاد و قومیت شامل سیاه‌پوست، اسپانیایی‌تبار، سفیدپوست یا دیگر بود. تحصیلات به عنوان یک متغیر چهار سطحی تعریف شد: کمتر از دبیرستان یا توسعه آموزشی عمومی، دبیرستان، مقداری دانشگاه، یا دانشگاه و بالاتر. اشتغال به عنوان یک متغیر دوتایی بر اساس گزارش خود فرد در مورد اینکه آیا در زمان نظرسنجی پایه شاغل به کار با دستمزد بوده است یا نه، تعریف شد. وضعیت اقتصادی-اجتماعی محله توسط درصد ملی شاخص فقر منطقه‌ای (ADI) گروه بلوک (دامنه ۱-۱۰۰، با مقادیر بالاتر نشان‌دهنده سطوح بالاتر فقر) تعریف شد. وضعیت اقتصادی-اجتماعی فردی توسط چارک‌های وزنی کل دارایی‌ها تعریف شد: ۴۶,۸۷۹ دلار یا کمتر، بیش از ۴۶,۸۷۹ تا ۱۵۴,۹۶۹ دلار، بیش از ۱۵۴,۹۶۹ تا ۳۸۷,۸۳۷ دلار، بیش از ۳۸۷,۸۳۷ دلار. روستایی بودن یک متغیر هماهنگ شده دوتایی بود که در زمان ورود به HRS محل سکونت شهری در مقابل روستایی را منعکس می‌کرد.

متغیرهای تنظیمی

ما تحلیل‌ها را برای اسپیلاین‌های سن (تعریف شده در کوانتایل‌های پیش‌فرض هارل با ۴ گره در ۶۵.۷، ۷۰.۹، ۷۷.۶، و ۸۸.۵) و همچنین عوامل مهم پزشکی و رفتاری (بیماری قلبی-عروقی، اسپیلاین‌های شاخص توده بدنی [BMI]، مصرف الکل، سکته مغزی، دیابت، و بیماری ریوی)؛ هر گونه دشواری در فعالیت‌های روزانه مانند استحمام، لباس پوشیدن، توالت رفتن، انتقال، و غذا خوردن؛ وضعیت تأهل؛ وضعیت کهنه‌سربازی؛ فعالیت بدنی (یک متغیر دوتایی، که در آن شرکت‌کنندگان به عنوان ۱ [بله] کدگذاری شدند اگر گزارش کردند که بیش از یک بار در هفته فعالیت بدنی شدید انجام می‌دهند)؛ امتیاز ADI؛ و متغیرهای شدت علائم روان‌پزشکی (مانند امتیاز مقیاس افسردگی مطالعات اپیدمیولوژیک مرکز) که با هم، و ممکن است ارتباط بین عوامل مختلف و بروز TBI را مخدوش کنند، تنظیم کردیم. تمامی متغیرهای تنظیمی در زمان ورود به مطالعه، یعنی تاریخ اولین مصاحبه اصلی HRS واجد شرایط سنی در جامعه در سال ۲۰۰۰ یا بعد از آن، ارزیابی شدند.

تحلیل آماری

ما طرح پیچیده نظرسنجی HRS را در نظر گرفتیم. برای متغیرهای پیوسته، فرض نرمال بودن با بررسی بصری با استفاده از هیستوگرام‌ها با یک منحنی نرمال و نمودارهای کمی-کمی بررسی شد. ما از رگرسیون رقابت ریسک‌های Fine-Gray برای تخمین ارتباطات بین عوامل و TBI در حضور مرگ به عنوان یک ریسک رقابتی استفاده کردیم. ما از وزن‌های نظرسنجی HRS و تخمین واریانس ساندویچ مقاوم با ترکیب خطی تعداد خوشه‌ها و طبقات استفاده کردیم.

باقی‌مانده‌ها و معیارهای تشخیصی

ما فرض تناسب خطرات را با بررسی بصری ارزیابی کردیم. ما همچنین اصطلاحات تعامل با سن، BMI، و ADI را آزمایش کردیم. به طور کلی، منحنی‌های ترسیم شده برای هر سطح از متغیرهای مواجهه دسته‌بندی شده در مدل تقریباً موازی بودند. علاوه بر این، شامل کردن اصطلاحات تعامل با زمان سن، BMI، و ADI به‌طور معناداری نتایج را تحت تأثیر قرار نداد. بنابراین، فرض تناسب خطرات نقض نشد.

تحلیل‌های چندگانه

ما ADI را پیوند ندادیم زیرا الگوریتم محاسبه این متغیر شامل چندین متغیر بود که در مجموعه داده‌های ما موجود نبودند. برای بقیه متغیرهای مواجهه، مقادیر گمشده را با استفاده از روش تعیین شرطی کامل پیوند زدیم. برای بیشتر متغیرهای مواجهه، به جز نژاد و قومیت و BMI، از روش رگرسیون لجستیک با مدل پیش‌فرض لوجیت باینری برای ۸ پیش‌بینی‌کننده باینری و تابع لوجیت تجمعی برای متغیر دسته‌بندی ترتیبی تحصیلات استفاده کردیم. برای نژاد و قومیت از روش تابع تفکیکی و برای BMI از روش تطبیق میانگین پیش‌بینی‌کننده استفاده کردیم. پیوند با در نظر گرفتن نتیجه و متغیرهای طرح پیچیده نظرسنجی، شامل وزن‌های نظرسنجی، خوشه‌ها، و طبقات، انجام شد.

ما میانگین بروز تجمعی را در ۵۰ مجموعه داده‌های پیوندی چندگانه بر اساس نژاد و قومیت، جنسیت، سطح تحصیلات، و صدک‌های ADI 1، ۵۰، و ۱۰۰ محاسبه کردیم. بقیه متغیرهای مواجهه را در میانگین‌های وزنی خود ثابت کردیم.

تمام تحلیل‌ها با SAS/STAT، نسخه ۱۵.۲ (SAS Institute Inc)، Stata، نسخه ۱۷.۰ (StataCorp LLC

)، و R، نسخه ۴.۲.۱ (R Project for Statistical Computing) انجام شد. مقدار دوطرفه P < .05 به عنوان معنادار آماری در نظر گرفته شد.

نتایج

گروه تحلیلی نهایی شامل ۹,۲۳۹ سالمند (۵۲۵۸ [۵۷.۷%] زن، ۳۹۸۱ [۴۲.۳%] مرد؛ ۱۲۱۰ [۹.۱%] سیاه‌پوست، ۵۷۴ [۴.۷%] اسپانیایی‌تبار، ۷۱۹۷ [۸۴.۴%] سفیدپوست، و ۱۵۲ [۱.۸%] خود را به عنوان سرخپوست یا بومی آلاسکا، آسیایی، بومی هاوایی، یا دیگر؛ بیش از یک یا نژاد ناشناخته معرفی کردند) بود. میانگین (انحراف معیار) سن پایه ۷۵.۲ (۸.۰) سال بود. ارتباطات دوگانه بین مواجهات و بروز TBI در جدول ۱ نشان داده شده است. پاسخ‌دهندگان به احتمال بیشتری دارای تحصیلات کمتر از دبیرستان و ساکن مناطق شهری جنوب ایالات متحده بودند. در طی دوره پیگیری مطالعه که تقریباً ۱۸ سال بود، ۷۹۷ (۸.۹%) یک تشخیص TBI حادثه‌ای با کد ED و CT دریافت کردند، ۹۶۴ (۱۰.۲%) برای یک TBI حادثه‌ای درمان ED دریافت کردند، و ۱۱۴۸ (۱۲.۹%) یک کد تشخیص TBI حادثه‌ای با یا بدون کد ED و CT دریافت کردند. درصد پاسخ‌دهندگانی که حداقل یک متغیر مواجهه را در مدل اولیه گم کرده بودند ۱۴.۳% بود، با ۱۰.۴% گم کردن امتیاز مقیاس افسردگی مطالعات اپیدمیولوژیک مرکز، ۲.۷% گم کردن امتیاز ADI، و ۱.۳% گم کردن BMI. باقی متغیرهای تنظیمی کمتر از ۱% گم شده بودند.

تحلیل‌های حساسیت شامل سالمندانی که کد TBI حادثه‌ای دریافت کرده بودند اما مراجعه به ED و اسکن CT یا MRI نداشتند (n = 1148) نتایج مشابهی نشان داد. دیگر تحلیل‌های حساسیت با استفاده از کدها فقط (یعنی تشخیص TBI اما بدون مراجعه به ED یا اسکن تصویربرداری) نتایج مشابهی نشان دادند وقتی بر اساس وضعیت بستری در بیمارستان طبقه‌بندی شدند، به استثنای اینکه جنسیت زن دیگر با بروز TBI حادثه‌ای مرتبط نبود (HR، ۰.۸۱ [۹۵% CI، ۰.۵۲-۱.۲۷]; P = .36). در تحلیل‌های حساسیت اضافی طبقه‌بندی شده بر اساس خوشه‌های بیمارستانی عمومی در مقابل خصوصی یا دیگر، یافته‌ها برای جنسیت (HR، ۰.۸۲ [۹۵% CI، ۰.۵۵-۱.۲۳]; P = .35)، نژاد و قومیت (HR، ۰.۶۷ [۹۵% CI، ۰.۳۳-۱.۳۷]; P = .27) و سطح تحصیلات (HR، ۰.۵۹ [۹۵% CI، ۰.۳۴-۱.۰۳]; P = .06) به معناداری آماری نرسیدند. با این حال، تعداد نمونه بسیار کمتر بود به دلیل داده‌های گم شده در خوشه‌های بیمارستانی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، که منجر به حذف چندین متغیر از مدل شد. بنابراین، این نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند.

بحث

نتایج این مطالعه گروهی مبتنی بر جمعیت که بروز TBI و عوامل مرتبط با TBI حادثه‌ای در سالمندان ایالات متحده را ارزیابی کرده، نشان‌دهنده نرخ بسیار بالای TBI در این گروه است. این یافته با دیگر کارهای اخیر که گستره مشکل TBI در سالمندان را مستند می‌کند، هم‌خوانی دارد. با افزایش سریع جمعیت سالمندان در ایالات متحده، اپیدمیولوژی TBI در حال تغییر است و سالمندان گروه سنی هستند که بیشترین احتمال بستری یا مرگ ناشی از TBI را دارند. با این حال، اطلاعات کمی در مورد اینکه کدام سالمندان بیشتر به TBI حادثه‌ای آسیب‌پذیر هستند، وجود دارد. این اطلاعات از دیدگاه بهداشت عمومی مهم است زیرا TBI خطر چندین نتیجه منفی مرتبط با پیری را افزایش می‌دهد، از جمله همبودی‌های چندسیستمی (عصبی، قلبی-عروقی، و غدد درون‌ریز)، از دست دادن استقلال عملکردی و کاهش کیفیت زندگی. کار ما نشان‌دهنده ارتباطات بروز TBI با نژاد و قومیت، جنسیت، و عوامل جمعیتی است، با بالاترین بروز احتمالاً مرتبط با زنان سفیدپوست سالم و فعال با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالا.

ما دریافتیم که سالمندان دارای شناخت طبیعی در مقایسه با کسانی که دارای ناتوانی شناختی یا زوال عقل هستند، به احتمال بیشتری دچار TBI می‌شوند. این یافته با مطالعه دیگری که نشان داد سالمندان دارای شناخت طبیعی در مقایسه با سالمندان دارای زوال عقل به احتمال بیشتری دچار TBI می‌شوند، هم‌خوانی دارد. ممکن است افراد با شناخت طبیعی بیشتر در فعالیت‌های بدنی شرکت کنند و بنابراین بیشتر در معرض خطر آسیب‌دیدگی باشند. علاوه بر این، ممکن است که افراد با شناخت طبیعی به احتمال بیشتری به دنبال مراقبت‌های پزشکی برای TBI باشند و تشخیص‌های آن‌ها مستند شود.

نتیجه‌گیری

در این مطالعه طولی از سالمندان، تقریباً ۱۳% در طی دوره مطالعه ۱۸ ساله دچار TBI شدند. برای سالمندان که به دنبال مراقبت برای TBI هستند، نژاد و قومیت، جنسیت، و عوامل SDOH ممکن است با بروز TBI، جستجوی مراقبت‌های پزشکی برای TBI در سالمندی، یا هر دو مرتبط باشند. مطالعات آینده باید به بررسی بیشتر ارتباطات بین عوامل SDOH و بروز TBI بپردازند و به دنبال شناسایی مداخله‌های هدفمند برای کاهش ریسک TBI در این گروه باشند.


نظر شما در مورد این مطلب چیست ؟

با کلیک بر روی یکی از ستاره ها از ۱ تا ۵ امتیاز دهید :

امتیاز : / ۵. تعداد نظر :

هیچ نظری داده نشده است .

img
نویسنده

ادمین